ناگفتههایی از نقش رهبر انقلاب در حفظ امنیت ایران

تلاشی تقریباً از اواخر مذاکرات هستهای از طرف غربیها شروع شد و در مصاحبهها و اظهارنظرهایشان هم کاملاً مشهود بود که پس از موضوع هستهای، میخواهند بهسراغ موضوعات منطقهای بروند. حتی گاهیاوقات من نقلقولهایی از برخی هیئتهای عالیرتبهی دیپلماتیک اروپایی میشنیدم مبنی بر اینکه هم ما و هم آمریکاییها اعتقاد داریم از موضوع هستهای بهسرعت میتوان عبور کرد و موضوع مهمتر از موضوع هستهای، مسائل منطقه است. من فکر میکنم در این مقطع، هم آمریکاییها و هم بعضی کشورهای غربی، بهدنبال این بودند که همزمان چندین پرونده جلوی میز باز شود. اما نگاه رهبر انقلاب مشروط نمودن این مسئله و بیان این نکته بود که قرار نیست ما طرح و پروندهی جدیدی باز کنیم و همهچیز مشروط و منوط به این است که در همین پروندهای که باز شده است، به یک جمعبندی برسیم و طرفهای مقابل نشان دهند که آیا برای اجرای آن صداقت دارند یا خیر. ضمن اینکه رهبر انقلاب همواره تأکید میکردند که ما هیچ مذاکرهای با آمریکاییها دربارهی موضوعات منطقه نخواهیم داشت.

در تحولات سوریه، جبههی مهمی متشکل از حدود ۸۶ کشور در مقابل جریان مقاومت قرار گرفتند. در همان ماههای اول شروع بحران سوریه، در نشست بهاصطلاح دوستان سوریه در تونس، خانم کلینتون، وزیر خارجهی وقت آمریکا، وقتی بیرون آمد، بهجای اینکه از صلح صحبت کند، اعلام کرد که ما معارضین بشار اسد را مسلح میکنیم. در کمتر از نیم ساعت، سعود الفیصل، وزیر خارجهی وقت عربستان، از جلسه در تونس آمد بیرون و او هم تکرار کرد و گفت برای سرنگونی بشار اسد، مخالفین او را باید مسلح کرد. کشورهای دیگری از جمله ترکیه و قطر هم هرکدام سهمی در تقویت این روند داشتند.
در تحولات سوریه، جبههی مهمی متشکل از حدود ۸۶ کشور در مقابل جریان مقاومت قرار گرفتند. در همان ماههای اول شروع بحران سوریه، در نشست بهاصطلاح دوستان سوریه در تونس، خانم کلینتون، وزیر خارجهی وقت آمریکا، وقتی بیرون آمد، بهجای اینکه از صلح صحبت کند، اعلام کرد که ما معارضین بشار اسد را مسلح میکنیم.

شاید چهار یا پنج ماه قبل از فوت سعود الفیصل و چند روز بعد از عملیات تروریستی که در ریاض انجام شده بود، من سفری به عربستان داشتم. سعود الفیصل مطالبی در آن جلسه گفت که برخلاف مصاحبههایش، کاملاً مشهود بود به این نتیجه رسیده است که چه خطای بزرگی کردهاند و امروز بازخورد این خطا را در کشور خودشان دارند میگیرند و این خطا، چه در سوریه و چه در عراق، تعادلشان را بههم ریخته است. شاید اگر سعود الفیصل دو سه ماه دیگر زنده بود، حرفهایی میزد راجعبه خطاهای راهبردی عربستان سعودی در منطقه که خیلی از واقعیتهای پشت پرده روشن میشد. من معتقدم او نگرانیهایی را که برای خود آنها ایجاد شده بود، بیان میکرد.

در منطقه و در پنج شش سال گذشته، دو اراده در مقابل هم قرار گرفتند؛ دو ارادهی کاملاً واضح و شناختهشده: ارادهی مبتنی بر جریان مقاومت که این جریان هزینهی سنگینی دارد میپردازد و البته خروجیاش به نفع کل منطقه و جهان است و از آن طرف، ارادهی مبتنی بر تقویت رژیم صهیونیستی که حتی برخی از کشورهای منطقه نیز با تحلیل غلط، به این طیف پیوستهاند. زمانی با آقای عادل جبیر، وزیر خارجهی وقت عربستان، در حاشیهی نشست سازمان همکاریهای اسلامی در جده، تقریباً در همان ماه اولی که عربستان به یمن حملهی نظامی کرد، گفتم آقای وزیر، اگر تصور میکنید میتوانید کشورهای منطقه را ناامن کنید و خودتان امن بمانید، برداشت خیلی غلطی است.
متن کامل این گفتوگو از اینجا قابل دسترسی است.